زبان اصلی
خلاصه داستان
مهتاب، خواهر ماهرخ، همراه شوهر و دو پسر خردسالش با یک سواری کرایه از شمال به سوی تهران راه می افتند تا آینه موروثی نوعروس خانواده را به جشن عروسی ماهرخ برسانند. در راه زنی روستایی با ایشان همسفر می شود، اما همگی در تصادف با یک نفتکش جان می سپارند. خبر به خانواده می رسد و عروسی به سوگواری تبدیل می شود...